بازگشت به زغالسنگ یک عقبگرد در حوزه محیطزیست است
آغاز عصر خاکستر با امضای ترامپ
اقتصاد ایران
بزرگنمايي:
بازار آریا - دنیای اقتصاد - حمید ملازاده : در تاریخ 8 آوریل 2025، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، مجموعهای از فرمانهای اجرایی را امضا کرد که هدف آن احیای صنعت زغالسنگ در آمریکاست؛ صنعتی که در 20 سالگذشته به دلیل رقابت با گاز طبیعی، انرژیهای تجدیدپذیر و فشارهای زیستمحیطی، بهشدت افول کردهبود.
فرمانهای جدید ترامپ شامل اجازه ادامه فعالیت نیروگاههای فرسوده زغالسوز، برداشتن محدودیتهای استخراج زغالسنگ در اراضی فدرال و حمایت از صادرات فناوریهای مرتبط با زغالسنگ است. دولت این تصمیمات را پاسخی به رشد سریع تقاضای برق در نتیجه گسترش مراکز داده، هوشمصنوعی و وسایل نقلیه الکتریکی میداند، اما این بازگشت به زغالسنگ، از نگاه بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران، نهتنها یک عقبگرد در حوزه محیطزیست تلقی میشود، بلکه از منظر اقتصادی نیز با ابهاماتی همراه است.
انگیزههای اقتصادی
یکی از مهمترین دلایل اعلامشده برای احیای صنعت زغالسنگ، حمایت از اقتصاد مناطق وابسته به این سوخت فسیلی است. ایالتهایی مانند ویرجینیایغربی، کنتاکی و وایومینگ که در گذشته تکیهگاه اصلی زغالسنگ بودند، با تعطیلی معادن و کاهش تقاضا، دچار رکود اقتصادی شدید شدهاند. ترامپ معتقد است بازگشت سرمایهگذاری به این مناطق میتواند اشتغال را احیا و جمعیت مهاجر از این نواحی را بازگرداند، با اینحال اقتصاددانان تاکید میکنند که دوران اشتغالزایی گسترده در صنعت زغالسنگ گذشته است. خودکارسازی، کاهش بهرهوری معادن عمیق و نیاز روزافزون به تخصص در دیگر حوزهها باعث شدهاند حتی در صورت رشد تولید، فرصتهای شغلی چندانی ایجاد نشود. افزون بر آن، روند جهانی حرکت به سمت انرژیهای پاک نشان میدهد؛ حتی اگر بازاری داخلی برای زغالسنگ ایجاد شود، صادرات آن در بلندمدت محدود باقی خواهد ماند.
توجیه انرژی
یکی دیگر از استدلالهای دولت این است که زیرساختهای انرژی فعلی آمریکا برای پاسخگویی به رشد فزاینده مصرف برق کافی نیست. استفاده گسترده از هوش مصنوعی، سرورها و خودروهای برقی موجبشده مصرف برق در سالهای اخیر با سرعتی بیسابقه افزایش یابد. ترامپ معتقد است زغالسنگ، بهعنوان منبعی پایدار و در دسترس، میتواند به کاهش فشار بر شبکه برق کمک کند. در نگاه اول این استدلال منطقی بهنظر میرسد، اما در عمل کارشناسان انرژی تاکید میکنند که زغالسنگ انعطافپذیری لازم برای پاسخگویی به نیازهای متغیر شبکه را ندارد. نیروگاههای زغالسوز زمان زیادی برای روشن و خاموششدن نیاز داشته و در مقایسه با گاز طبیعی و انرژیهای بادی و خورشیدی، بازدهی کمتری دارند، در عوض سرمایهگذاری روی باتریهای ذخیرهساز، شبکههای هوشمند و تولید پراکنده انرژی راهحلی پایدارتر برای مدیریت تقاضای روبهرشد است.
آثار زیستمحیطی
بزرگترین نگرانی درباره احیای زغالسنگ، آثار آن بر محیطزیست است. زغالسنگ یکی از آلایندهترین سوختهای فسیلی است و سوزاندن آن منجر به انتشار انبوهی از گازهای گلخانهای مانند CO2 میشود. این گازها عامل اصلی گرمشدن زمین و تغییرات اقلیمی هستند، بههمیندلیل، طی دو دههگذشته، بسیاری از کشورها از جمله خود آمریکا تلاش کردهاند تا سهم زغالسنگ را در سبد انرژی کاهش دهند. فعالسازی مجدد نیروگاههای زغالسوز و استخراج دوباره در معادن فدرال بهمعنای عقبنشینی از اهداف اقلیمی است، درحالیکه کشورهای اروپایی، چین و حتی عربستان در حال سرمایهگذاری سنگین روی انرژیهای پاک هستند، سیاستهای جدید آمریکا ممکن است این کشور را به یکی از بازیگران ناسازگار با توافقهای بینالمللی مانند پیمان پاریس تبدیل کند. علاوهبر آن، زغالسنگ یکی از منابع آلودگی شدید هواست. انتشار گازهای گوگردی، اکسیدهای نیتروژن و ذرات معلق ناشی از سوزاندن زغالسنگ، عامل بروز بیماریهای ریوی، قلبی و حتی مرگ زودرس در شهروندان است. تاثیرات آلودگی هوا بر کودکان، سالمندان و ساکنان نزدیک نیروگاهها بهویژه نگرانکننده است.
دیدگاه سرمایهگذاران
اگرچه فرمانهای اجرایی میتوانند محدودیتهای قانونی را رفع کنند، اما قدرت نهایی در دست بازار و سرمایهگذاران است. در سالهای اخیر، اکثر شرکتهای انرژی و نهادهای مالی بزرگ از سرمایهگذاری در زغالسنگ صرفنظر کردهاند. علت آن نه فقط نگرانیهای زیستمحیطی، بلکه بازدهی پایین و ریسک بالای سرمایهگذاری در صنعتی رو به زوال است. در همین حال، انرژیهای تجدیدپذیر همچون خورشیدی و بادی نهتنها ارزانتر شدهاند، بلکه به دلیل پیشرفتهای فناوری، قابلیت رقابت با سوختهای فسیلی را پیدا کردهاند. این روند بهمعنای آن است که حتی اگر دولت بخواهد زغالسنگ را زنده نگه دارد، بازار ممکن است علاقهای به خرید آن نداشتهباشد.
تشدید تنشهای دیپلماتیک
با تکیه دوباره بر زغالسنگ، آمریکا در سطح جهانی با انتقاداتی روبهرو شدهاست. بسیاری از متحدان غربی این کشور معتقدند؛ سیاست جدید ترامپ پیامی اشتباه در مبارزه جهانی با تغییرات اقلیمی میفرستد. در نشستهای اخیر اقلیمی، موضوع کنار گذاشتن تدریجی زغالسنگ یکی از اصول کلیدی موردتوافق کشورها بوده و اقدامات دولت آمریکا میتواند به تنشهای دیپلماتیک دامن بزند. از منظر تجاری نیز کشورهایی که بر تولید با انرژی پاک تمرکز دارند، ممکن است کالاهای تولیدشده با انرژی آلاینده را با تعرفههای کربنی هدف قرار دهند. این موضوع میتواند بر صادرات آمریکا تاثیر منفی بگذارد و برخی صنایع تولیدی داخلی را نیز تحتفشار قرار دهد.
تصمیم دولت ترامپ برای احیای زغالسنگ بیش از آنکه راهحلی بلندمدت برای نیازهای انرژی و اقتصاد باشد، تلاشی برای کسب محبوبیت در مناطق سنتیگرا و تولیدکننده زغالسنگ است. در شرایطی که جهان به سمت گذار انرژی و توسعه پایدار حرکت میکند، اصرار بر سوختی قدیمی و آلاینده میتواند آمریکا را از مسیر آینده جدا کند. حمایت از جوامع وابسته به زغالسنگ ضرورت دارد، اما این حمایت باید با آموزش، توسعه زیرساختهای انرژی پاک و برنامهریزی برای گذار منصفانه همراه باشد. آینده انرژی متعلق به باد، خورشید، ذخیرهسازی و هوشمندسازی شبکه است، نه به دود و خاکستر. دونالد ترامپ از ابتدای ورودش به صحنه سیاست آمریکا بهعنوان فردی شناخته شد که دیدگاههای تندی نسبت به مسائل زیستمحیطی دارد. او همواره تغییرات اقلیمی را «یک دروغ ساختگی» یا «فریب چینیها» خوانده و آن را بهعنوان توطئهای برای تضعیف اقتصاد آمریکا معرفی کردهاست. در دوره اول ریاستجمهوریاش (2017 تا 2021)، یکی از نخستین تصمیمهای جنجالی او خروج آمریکا از توافق اقلیمی پاریس بود؛ اقدامی که انتقاد گسترده محافل علمی، سیاسی و بینالمللی را بهدنبال داشت.
ترامپ بارها سازمان حفاظت محیطزیست آمریکا(EPA) را تضعیف کرد، مقررات سختگیرانه در حوزه انتشار آلایندهها را لغو کرد و حمایتهای فدرال از انرژیهای تجدیدپذیر را کاهش داد، در عوض او تلاش کرد تا صنایع زغالسنگ، نفت و گاز را با رفع موانع زیستمحیطی تقویت کند و بهشکلی آشکار منافع اقتصادی کوتاهمدت را بر ملاحظات زیستمحیطی و سلامت عمومی ترجیح داد. این رویکرد، چهرهای ضدمحیطزیستی از ترامپ در ذهن افکار عمومی جهان و بسیاری از شهروندان آمریکایی بهجا گذاشتهاست.
-
پنجشنبه ۲۱ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۳:۱۳
-
۱۵ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1290453/