بزرگنمايي:
بازار آریا - دنیای اقتصاد : نظریههای مختلفی پیرامون منشأ و پیدایش دولتها وجود دارد، با وجود این تا بهحال پیدایش یک دولت از نظر تجربی مورد مطالعه قرار نگرفته بود. یک مطالعه تجربی به سراغ جنوب عراق رفته است تا نشان دهد که دولتها از کجا و چگونه پدید آمدهاند.
امیررضا انگجی: دولت بهعنوان یکی از بنیادیترین نهادهای اجتماعی، نقش محوری در سازماندهی جوامع بشری ایفا کرده است. اما پرسش درباره اینکه دولتها چگونه و چرا شکل گرفتهاند، همچنان یکی از موضوعات بحثبرانگیز در علوم اجتماعی، اقتصاد و تاریخ باقی مانده است. مقاله «ریشههای اقتصادی دولت» نوشته رابرت سی.آلن، ماتیا سی.برتازینی و لیندر هلدرینگ که در سال 2023، منتشر شده، تلاشی نوآورانه برای پاسخ به این پرسش از طریق یک رویکرد تجربی و تاریخی است.
این پژوهش با تمرکز بر جنوب عراق باستان، منطقهای که بهعنوان مهد تمدنهای اولیه شناخته میشود، از جابهجایی رودخانههای فرات و دجله بهعنوان یک آزمایش طبیعی استفاده میکند تا نشان دهد که آیا دولتها بهدلیل نیاز به همکاری برای تامین کالاهای عمومی مثل احداث و نگهداری از کانالهای آب شکل گرفتهاند یا بهعنوان ابزاری برای استخراج منابع توسط نخبگان پدید آمدهاند. نویسندگان فرضیهای را مطرح میکنند که بر اساس آن، جابهجایی رودخانهها که دسترسی به آب را برای برخی جوامع مختل میکرد، انگیزهای برای تشکیل دولتها و برای هماهنگی در ساخت کانالهای آبیاری عمومی ایجاد کرده است. این دیدگاه در تقابل با نظریههای استخراجمحور قرار دارد که دولت را نتیجه قدرت نامتعادل و تمایل نخبگان به بهرهکشی میدانند. اهمیت این پژوهش نه تنها در ارائه شواهد تجربی برای یک پرسش تاریخی، بلکه در تلفیق روشهای اقتصادسنجی مدرن با دادههای باستانشناختی نهفته است.
در این ارائه ما به بررسی جامع این مطالعه، از زمینه تاریخی و نظری آن گرفته تا روششناسی، نتایج و پیامدهایش خواهیم پرداخت. هدف این است که خواننده درک کاملی از چگونگی شکلگیری دولتهای اولیه و ارتباط آن با عوامل اقتصادی بهدست آورد.
جنوب عراق؛ بستری برای مطالعه منشأ دولت
جنوب عراق، بخشی از منطقه بینالنهرین و هلال حاصلخیز، از حدود 6000 سال پیش از میلاد شاهد ظهور جوامع پیچیده بوده است. این منطقه بهدلیل آب و هوای خشک و وابستگی شدید به رودخانههای فرات و دجله برای کشاورزی، محیطی منحصربهفرد برای مطالعه تعامل بین انسان و طبیعت فراهم میکند. پیش از حدود 3500پیش از میلاد، بخشهایی از این منطقه بهدلیل سطح بالای آب رودخانهها و خلیجفارس زیر آب بود و ساکنان آن به شکار، ماهیگیری و دامداری وابسته بودند. اما با کاهش سطح آب و خشک شدن تالابها در حدود 3500پیش از میلاد، کشاورزی مبتنی بر آبیاری به شیوه غالب معیشت تبدیل شد. این تحول زمینهساز تغییرات اجتماعی و اقتصادی عمیقی شد که در نهایت به پیدایش اولین دولتها انجامید.

جابهجایی رودخانهها که بهدلیل افزایش ناگهانی حجم آب ناشی از بارندگیهای شدید در بالادست (ترکیه و سوریه) رخ داده بود، بهطور ناگهانی شرایط زندگی را تغییر داد. این جابهجاییها که گاهی در عرض چند هفته اتفاق میافتاد، برخی مناطق را از آب محروم میکرد و در عین حال زمینهای جدیدی را برای
کشاورزی قابل استفاده میساخت. اولین جابهجایی ثبتشده در حدود 2850 پیش از میلاد که موضوع اصلی این پژوهش است، فرصتی برای آزمون نظریههای رقیب درباره منشأ دولت فراهم کرد. در ادبیات علوم اجتماعی، دو دسته اصلی از نظریهها درباره منشأ دولت وجود دارد:
1. نظریههای همکاریمحور: این نظریهها که ریشه در اندیشههای فیلسوفانی چون توماس هابز، جان لاک و ژان ژاک روسو دارند، دولت را نتیجه یک «قرارداد اجتماعی» میدانند. بر اساس این دیدگاه، افراد بهصورت داوطلبانه بخشی از آزادی و منابع خود را به دولت واگذار میکنند تا از خدماتی مانند صلح، حل اختلافات و تامین کالاهای عمومی بهرهمند شوند. در
اقتصاد مدرن، این ایده با مفاهیمی چون ناکارآمدی بازار (Market Failure)، آثار خارجی (Externalities) و مشکلات هماهنگی (Coordination Problems) مرتبط است که توسط اقتصاددانانی چون ویلیام باومول و پل ساموئلسون توسعه یافتهاند. در زمینه این پژوهش، جابهجایی رودخانهها نیاز به هماهنگی برای ساخت کانالهای آبیاری را افزایش داد که به نوبه خود انگیزهای برای تشکیل دولت ایجاد کرد.
2. نظریههای استخراجمحور: این نظریهها که از آثار کارل مارکس و فردریش انگلس سرچشمه میگیرند، دولت را ابزاری در دست نخبگان برای سرکوب و بهرهکشی از تودهها میدانند. در این چارچوب، دولتها در مناطقی شکل میگیرند که امکان استخراج منابع و مالیات بیشتر باشد. بهعنوان مثال، منصور اولسون ایده «دزدان دورهگرد» را مطرح کرد که دولت را نتیجه تمایل گروههای قدرتمند به تثبیت قدرت و درآمد خود میدانست. در این دیدگاه، انتظار میرود که دولتها در مناطقی تشکیل شوند که رودخانهها به سمت آنجا جابهجا شدهاند یا تغییری در مسیر آنها رخ نداده است؛ زیرا این مناطق دارای پایه مالیاتی قویتری هستند.
جابهجایی رودخانهها بهدلیل ماهیت ناگهانی و غیرقابل پیشبینی خود، یک آزمایش طبیعی ایدهآل برای تمایز بین این دو نظریه فراهم میکند. اگر دولتها برای استخراج شکل گرفته باشند، باید در مناطقی که رودخانهها باقی ماندهاند یا به سمت آنجا جابهجا شدهاند، پدید آیند. اما اگر همکاری هدف اصلی باشد، انتظار میرود که دولتها در مناطقی شکل گیرند که رودخانهها از آنها دور شدهاند و نیاز به هماهنگی برای آبیاری افزایش یافته است. این تمایز، محور اصلی فرضیه این پژوهش است.
دلیل اصلی مداخله دولت در اقتصاد، ناکافی بودن عرضه خصوصی کالاها و خدمات عمومی است. در بررسی اینگونه مداخلات، اغلب فرض بر این است که دولت از پیش وجود دارد. در این مقاله، آنها این فرض را به چالش میکشند و فرضیهای را آزمایش میکنند که بر اساس آن، تقاضا برای چنین کالاها و خدماتی در پیدایش دولت بهعنوان یک سازمان نقش کلیدی دارد. برای این کار، دادههایی درباره اولین دولتها در
عراق با جابهجاییهای رودخانهای ترکیب شده که بهعنوان منبعی برای تغییرات در میزان منفعتی عمل میکند که افراد از مداخله دولت بهدست میآورند.
محل مطالعه این مقاله، شکلگیری اولین دولتها در تاریخ در جنوب
عراق است. نکته کلیدی برای آزمایش فرضیه مقاله این است که بین 5000 پیش از میلاد تا امروز، رودخانههای اصلی عراق، یعنی فرات و دجله، در شش جابهجایی ناگهانی به مسیر کنونی خود تغییر یافتند. آنها اولین جابهجایی را که در حدود 2850 پیش از میلاد رخ داد، بهعنوان آزمایش طبیعی اصلی خود مطالعه میکنند. جابهجایی رودخانه به نقطهای دورتر، ممکن است تقاضای محلی برای دولت ایجاد کرده باشد؛ زیرا
کشاورزی به آبیاری بیابان خشک وابسته بود. در واکنش، افراد معمولا به کوچنشینی روی میآوردند؛ اما در یک موقعیت بهتر، کشاورزان همچنین میتوانستند بیابان را از طریق کانالها دوباره آبیاری کنند.
اگرچه کانالهای کوچکمقیاس بهصورت خصوصی تامین شده بودند، کانالهای طولانیتر که پس از جابهجایی برای آبیاری مجدد لازم بودند، ممکن است نیازمند همکاری جوامع مختلف بوده باشد. ناتوانی در هماهنگی معتبر بین جوامع ممکن است به نوبه خود منجر به تقاضا برای دولت برای هماهنگی در جایی شده باشد که رودخانه دورتر شده بود. در مقابل، از آنجا که پایه مالیاتی پس از جابهجایی رودخانه از بین رفت، انگیزههای تصاحب و استخراج در جایی که رودخانه دورتر شده بود، تضعیف شد. بنابراین، اگر دولتها توسط یک نخبه برای سازماندهی استخراج تشکیل شوند، ممکن است احتمال تشکیل آنها در جایی که رودخانه به آن سمت جابهجا شده یا جایی که رودخانه اصلا جابهجا نشده است، بیشتر باشد. پس همانطور که گفته شد این مقاله در واقع آزمونی تجربی برای این نظریههای دولت نیز هست.
طراحی پژوهش و دادهها
نویسندگان برای آزمون فرضیه خود از یک مجموعه داده پانلی باستانشناختی استفاده کردهاند که منطقه جنوب
عراق را در قالب شبکهای از سلولهای 5×5 کیلومتری پوشش میدهد. این دادهها برای پنج دوره باستانشناختی از 3900 تا 2700 پیش از میلاد جمعآوری شدهاند که شامل چهار دوره پیش از جابهجایی رودخانه (Early Uruk، Middle Uruk، Late Uruk و Jemdet Nasr) و یک دوره پس از جابهجایی رودخانه (Early Dynastic I) است.

روش اصلی تحلیل، طراحی تفاوت در تفاوت (Difference-in-Differences) است که سلولهای نزدیک به بخشهایی از رودخانه که جابهجا شدهاند (گروه درمان) را با سلولهایی که دسترسی به آب آنها تغییر نکرده (گروه کنترل) مقایسه میکند. دادههای این پژوهش از منابع متعدد باستانشناختی، بهویژه بررسیهای گسترده موسسه شرقی دانشگاه شیکاگو گردآوری شده است. این بررسیها با هدف ثبت تمام سکونتگاهها، کانالها و فعالیتهای انسانی در منطقه انجام شدهاند تا از سوگیری انتخاب نمونه جلوگیری شود. متغیرهای کلیدی شامل موارد زیر است:
درمان (River Shift): یک سلول در صورتی تحت درمان (آزمایش) قرار گرفته تلقی میشود که در دوره قبلی در فاصله 5کیلومتری رودخانه بوده و در دوره بعدی از آن دور شده باشد.
پیامد: شامل احتمال قرار گرفتن یک سلول در قلمرو یک دولت، وجود کانال آبیاری، ساخت دیوار دفاعی در شهر نزدیک، پرداخت خراج (بر اساس لوحهای گلی) و تعداد ساختمانهای عمومی (معابد، کاخها و زیگوراتها) است.
چالشهای استفاده از دادههای باستانشناختی
انتخاب نمونه (Selection into Sample): ممکن است باستانشناسان در برخی مناطق بیشتر جستوجو و کاوش کرده باشند و در برخی کمتر. برای رفع این مشکل، نویسندگان از بررسیهای سراسری استفاده کردهاند که کل منطقه را پوشش میدهند. منطقه مورد بررسی در واقع مورد کاوش کامل باستانشناسی قرارگرفته است.
انتخاب درمان (Selection into Treatment): اگر جابهجایی رودخانهها با فعالیت انسانی مرتبط باشد، نتایج ممکن است مخدوش شود. نویسندگان نشان دادهاند که این جابهجاییها با الگوهای سکونت قبلی همبسته نیستند و به بارندگی و ویژگیهای برونزای جغرافیایی بالادست وابستهاند.
انتخاب فرضیه (Selection into Hypothesis): ممکن است باستانشناسان بر اساس فرضیههای خاص جستوجو کرده باشند. برای کاهش این سوگیری، دادهها از منابع متعدد با اهداف پژوهشی مختلف ترکیب شدهاند. نتایج این پژوهش به وضوح از نظریه همکاریمحور حمایت میکند. جابهجایی رودخانه احتمال قرار گرفتن یک سلول در قلمرو یک دولت را 14درصد افزایش داده است. این اثر عمدتا ناشی از تشکیل دولتهای جدید بوده است.
از نظر تامین کالاهای عمومی نیز احتمال وجود کانال آبیاری 12درصد افزایش یافته و احتمال ساخت دیوار دفاعی در مناطق تحت آزمایش طبیعی 11درصد بالا رفته است. احتمال ثبت خراج نیز دوبرابر شده است. اگر بناهای عمومی را در نظر بگیریم دادهها نشان میدهد که تعداد ساختمانهای عمومی هم افزایش یافته است. نویسندگان با تقسیمبندی دادهها بر اساس هزینهها و منافع تشکیل دولت، نشان دادهاند که اثرات در شرایط زیر قویتر است:
تراکم جمعیت بالا: جایی که منافع اجتماعی هماهنگی بیشتر است. همراستایی سکونتگاهها: همکاری برای آبیاری را تسهیل میکند. بازده بالای کشاورزی: انگیزه سرمایهگذاری را افزایش میدهد. دسترسی آسان به آب: هزینهها را کاهش میدهد. این یافتهها توضیح میدهند که چرا تشکیل دولت در تاریخ نادر است؛ زیرا تنها زمانی که منافع همکاری بهطور قابلتوجهی بالا بوده، جوامع، دولت تشکیل دادهاند.
با گسترش دادهها به 5000 پیش از میلاد تا 1950میلادی، نویسندگان نشان دادهاند که در 6جابهجایی رودخانه، احتمال ساخت کانال پس از جابهجایی 11درصد افزایش یافته است. این نشاندهنده تداوم رابطه متقابل بین دولت و جامعه در طول تاریخ
عراق است. تحلیل 5885لوح گلی نشان میدهد که دولتهای اولیه با بسط ساختار خاندانهای گسترده (لینهایجها) شکل گرفتهاند. پس از جابهجایی، واژه «لوگال» (رهبر خاندان حاکم) ظاهر شده و ذکر «گال» (رهبران محلی) 40درصد افزایش یافته است. این شواهد تایید میکند که دولتها از طریق همکاری بین خاندانها و با استفاده از ساختارهای سنتی تشکیل شدهاند. این پژوهش با ارائه شواهد تجربی قوی، درک ما را از منشأ دولتها دگرگون میکند. برخلاف نظریههای استخراجمحور، نتایج نشان میدهد که اولین دولتها برای حل مشکلات هماهنگی و تامین کالاهای عمومی شکل گرفتهاند. استفاده از جابهجایی رودخانهها بهعنوان یک آزمایش طبیعی، این امکان را فراهم کرده که نویسندگان رابطه علّی بین نیازهای
اقتصادی و تشکیل دولت را اثبات کنند. اهمیت این مطالعه فراتر از تاریخ باستان است. درک اینکه دولتها میتوانند از نیازهای جمعی سرچشمه بگیرند، میتواند به سیاستگذاری مدرن، بهویژه در مواجهه با چالشهای زیستمحیطی، کمک کند. این پژوهش همچنین بر ارزش تلفیق دادههای تاریخی با روشهای اقتصادسنجی تاکید دارد.
خلاصه کلام
در این مقاله بین تئوریهای تعاونی و استخراجی منشأ دولتها برای صحتسنجی، آزمایشی صورت میگیرد. مراد از آزمایش در اینجا نیز استفاده از یک آزمایش طبیعی است که انسان در آن فعلیتی ندارد. برای آزمایش بین این تئوریها، نویسندگان روی تغییرات ناگهانی مسیر رودخانه در جنوب
عراق بهعنوان آزمایشهای طبیعی تمرکز میکنند. در این مقاله آنها فرض کردند که چنین جابهجاییهایی مشکل هماهنگی ایجاد میکند؛ زیرا آبیاری خصوصی از رودخانه اکنون باید با کانالهای عمومی جایگزین شود. از آنجا که رودخانهها بهصورت موازی جابهجا نمیشوند، اما در نقطهای از سیلابهای خود میشکنند و مسیر جدیدی در دشت تقریبا هموار جنوب
عراق پیدا میکنند، برخی از کشاورزان هنوز میتوانند از رودخانه آبیاری کنند؛ درحالیکه برخی دیگر نمیتوانند. این آزمایش طبیعی به روش زیر روی نظریههای تعاونی و استخراجی دولت اعمال میشود. اگر اینطور بود که دولتها برای مدیریت استخراج رانت تشکیل میشدند (بهعنوان مثال، انگلس 1878 را ببینید)، پس انتظار داریم که آنها در جایی که رودخانهها هستند تشکیل شوند. در عوض، اگر دولتها برای مدیریت مشکلاتی که افراد نمیتوانند بهطور خصوصی حل کنند، تشکیل میشوند (بهعنوان مثال، لاک 1689 و بامول 1952 را ببینید) پس انتظار داریم که شاهد شکل گیری دولتها در مناطقی باشیم که رودخانه از آن جابهجا شده است.
آنها تابلویی از رودخانههای در حال تغییر، دولتها، تامین کالاهای عمومی و سوابق پرداخت خراج برای جنوب
عراق در محدوده 3900 پیش از میلاد تا 2700قبل از میلاد ایجاد میکنند. نتایج اصلی آنها تاثیر اولین تغییر مسیر رودخانه را که در حدود 2850سال قبل از میلاد اتفاق افتاد، تخمین میزند. در جایی که رودخانهها دور میشوند، دولتها تشکیل میشوند، کالاهای عمومی - و به ویژه کانالها - فراهم و خراج پرداخت میشود. سپس از شواهدی از الواح به خط میخی استفاده کردند تا تفسیر خود را از سازماندهی داخلی این دولتهای اولیه تقویت کنند. دولتهای اولیه در اصل نسخههای کوچکشدهای از ساختار اجتماعی بودند که در گروههای خویشاوندی گستردهتر وجود داشت که دودمان نامیده میشدند.
نمودار ارائهشده در این مقاله خلاصهای از تمام گزارش را بهصورت تصویری ارائه میدهد. این نمودار 6جابهجایی رودخانه در تاریخ
عراق و ارتباط آن با دولتسازی را نشان داده است. این شکل یکسری زمانی از بارندگی و یکسری زمانی از کسری از منطقه نمونه را که تحت یک دولت قرار دارد، نشان میدهد. در حدود 3000 پیش از میلاد، بارندگی بهطور چشمگیری کاهش یافت. این کاهش با کاهش حجم جریان رودخانه و عقبنشینی خلیجفارس همزمان شد که عراقیها را با
کشاورزی آبی بهعنوان شیوه اصلی معیشت تنها گذاشت. متعاقبا، اولین جابهجایی بزرگ رودخانه در منطقه مورد مطالعه رخ داد که بهعنوان «1» نشان داده شده است. پس از جابهجایی رودخانه، دولتهای جدیدی تشکیل شدند. این نمودار نشان میدهد که کاهش شدید بارندگی در حدود 3000 پیش از میلاد با جابهجایی رودخانهها و متعاقبا تشکیل دولتهای جدید همزمان است. این همزمانی از فرضیه نویسندگان پشتیبانی میکند که جابهجاییهای رودخانه باعث ایجاد تقاضا برای هماهنگی و ارائه کالاهای عمومی (مانند کانالهای آبیاری) شده و در نتیجه به تشکیل دولتها منجر شده است. در دورههای بعدی، حتی با وجود نوسانات در بارندگی، حضور دولتها در منطقه پایدارتر میشود که نشاندهنده تداوم ارائه کالاهای عمومی توسط دولتها در پاسخ به جابهجاییهای بعدی رودخانه است. این شکل نقش مهمی در پشتیبانی از استدلال اصلی مقاله دارد که جابهجاییهای رودخانه بهعنوان یک آزمایش طبیعی، تقاضا برای دولت را افزایش داده است.
نوسانات بارندگی و جابهجایی رودخانهها، کشاورزان را وادار به همکاری برای ساخت کانالهای آبیاری کرد که به نوبه خود منجر به تشکیل دولتهایی شد که این هماهنگی را مدیریت میکردند. افزایش کسر منطقه تحت دولت پس از جابهجایی اول رودخانه، شواهد اولیهای برای نظریه همکاریمحور منشأ دولت ارائه میدهد، برخلاف نظریههای استخراجمحور که پیشبینی میکنند دولتها در مناطقی تشکیل میشوند که منابع (مانند زمینهای حاصلخیز نزدیک رودخانه) برای استخراج در دسترس هستند.
منبع: The Economic Origins of Government Robert C.Allen, 2023, AER