بزرگنمايي:
بازار آریا - - دولت مکرون که با مشکلات داخلی زیادی دست و پنجه نرم میکند، همچنان به دنبال نفوذ و فعالیتهای گسترده در خاورمیانه است، منطقهای که به دلیل بحرانها و تنشهای متعدد، برای بسیاری از قدرتهای جهانی اهمیت زیادی دارد. در این گزارش، علاوه بر تحلیل داخلی وضعیت فرانسه، به دخالتهای این کشور در لبنان و دیگر کشورهای خاورمیانه و بهویژه تلاشهای فرانسه برای بازسازی نفوذ استعماری و کشورگشایی در این منطقه پرداخته میشود.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
این گزارش تحلیلی، که مصاحبه اختصاصی باشگاه خبرنگاران جوان است با « کارل وریکن»، استاد علوم سیاسی از دانشگاه پاریس ، به بررسی عملکرد دولت فرانسه تحت رهبری امانوئل مکرون میپردازد. مکرون که به دلیل بحرانهای متعدد داخلی و سیاستهای خارجی پرتنش، تحت انتقادات شدیدی قرار گرفته است، در این گزارش از منظر تحلیلگرانهای مورد ارزیابی قرار میگیرد. تحولات داخلی فرانسه، اعم از بحرانهای اقتصادی، بیاعتمادی عمومی و فشارهای اجتماعی، در کنار تحرکات دیپلماتیک این کشور در عرصه بینالمللی، به ویژه در خاورمیانه، زمینهساز این تحلیل هستند.
دیپلماسی مکرون؛ ابزاری برای بازسازی شهرت؟
کارل وریکن می گوید نقش امانوئل مکرون در میانجیگری آتشبس بین لبنان و اسرائیل میتواند تلاشی برای بازسازی موقعیت سیاسی او باشد که به شدت به دلیل نارضایتی داخلی و بحرانهای اقتصادی ضربه خورده است. فرانسه از زمان دوران قیمومیت خود بر لبنان پس از جنگ جهانی اول، روابط نزدیکی با این کشور داشته است و این پیوندهای تاریخی، فرهنگی و اقتصادی ممکن است بر تصمیمگیری برای دخالت فرانسه در فرایند میانجیگری تأثیر گذاشته باشد. به طور خاص، ممکن است برخی از محافل لبنانی خواسته باشند که کشوری با درک بهتر از وضعیت آنها و روابط نزدیک با لبنان در این فرآیند دخالت کند.
با این حال، زمینه وسیعتری از سیاست خارجی مکرون نگرانیهایی را برانگیخته است. علیرغم تلاشهای او برای معرفی فرانسه به عنوان یک بازیگر کلیدی در دیپلماسی بینالمللی، به ویژه در خاورمیانه، همراستایی او با منافع آنگلو-آمریکایی این تردید را ایجاد میکند که آیا فرانسه توانسته است صدای مستقل خود را در منطقه حفظ کند. تعهد مکرون به نقش فرانسه در جغرافیای سیاسی جهانی غالباً تحت تأثیر همراستایی با ناتو و ایالات متحده بوده است، به ویژه در منازعاتی مانند جنگ اوکراین که تصمیمات او به طور مکرر به دنبال تقویت دفاع مشترک اروپایی و پاسخ به الزامات استراتژیک آمریکا بوده است.
بحران داخلی؛ تلاشهای مکرون برای بازسازی اعتماد عمومی
این تحلیلگر سیاسی معتقد است، در حالی که مکرون ممکن است به دنبال سیاستهای فعال بینالمللی باشد، موقعیت داخلی او به شدت آسیبدیده است. دولت او با نارضایتی گستردهای مواجه است، که در رأی عدم اعتماد به دولت و اعتراضات مداوم علیه سیاستهای او نمایان شده است. محبوبیت نداشتن مکرون از این واقعیت ناشی میشود که بسیاری او را نماد واقعی روح
فرانسه نمیدانند و معتقدند که او اصول جمهوری
فرانسه را نادیده گرفته است.
یکی از مسائل اصلی تحت رهبری او، بدهی عمومی
فرانسه رو به افزایش است که در پایان سهماهه دوم سال 2024 به 3230 میلیارد
یورو رسید که معادل 112 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است. برای کاهش این بدهی، لازم است که کاهشهای گستردهای در بخشهای عمومی مانند بهداشت، آموزش و رفاه اجتماعی اعمال شود. با این حال، چنین اقداماتی احتمالاً اعتراضات اجتماعی شدیدی را برمیانگیزد و نارضایتیهای موجود را تشدید خواهد کرد، به طوری که قرارداد اجتماعی
فرانسه را زیر سوال خواهد برد. در حالی که بحران
اقتصادی تحت رهبری مکرون بدتر شده است، بسیاری از سیاستهای او به سرعت در حال تضعیف ساختارهای
اقتصادی کشور و تهدید به تخریب بخشهای صنعتی
فرانسه است.
دخالتهای
فرانسه در خاورمیانه
استاد علوم سیاسی از دانشگاه پاریس می گوید تلاش برای کشورگشایی و استعمار در سایه بحرانها با وجود بحرانهای داخلی جدی که
فرانسه با آن مواجه است، دولت مکرون همچنان به دخالتهای نظامی و دیپلماتیک در خاورمیانه ادامه میدهد، به گونهای که این تحرکات را میتوان در قالب تلاش برای بازسازی نفوذ استعماری و کشوری در حال کشورگشایی مشاهده کرد. یکی از مهمترین مسائلی که در این زمینه به چشم میخورد، نقشی است که
فرانسه در لبنان ایفا میکند.
فرانسه که پس از جنگ جهانی اول و به موجب قیمومیت بینالمللی، روابط نزدیکی با لبنان داشت، همچنان با استفاده از این روابط به دنبال نفوذ در این کشور است. در شرایط فعلی، به ویژه با توجه به بحران
اقتصادی و سیاسی که لبنان با آن دست به گریبان است،
فرانسه میتواند از این وضعیت به نفع خود بهرهبرداری کند و با میانجیگری در مسائل داخلی لبنان، خواستههای سیاسی و
اقتصادی خود را پیش ببرد. از جمله اقدامات
فرانسه در لبنان میتوان به حضور نظامی در چارچوب نیروهای حفظ صلح سازمان ملل، ایفای نقش فعال در میانجیگری برای آتشبسها، و همچنین تلاش برای احیای سیاستهای
اقتصادی مبتنی بر الگوهای فرانسوی اشاره کرد. در واقع، این اقدامات نشاندهنده آن است که
فرانسه نه تنها به عنوان یک میانجی، بلکه به عنوان یک بازیگر با اهداف استراتژیک در لبنان و خاورمیانه ظاهر میشود.
علاوه بر این، دخالتهای
فرانسه در سوریه و
عراق نیز به نوعی ادامه سیاستهای استعماری آن است.
فرانسه در تلاش است تا جایگاه خود را به عنوان یک بازیگر کلیدی در حل بحرانهای خاورمیانه تقویت کند، اما این تلاشها بیشتر تحت تأثیر منافعی است که به سود قدرتهای بزرگ غربی و به ویژه
آمریکا باشد. در نتیجه، نه تنها منافع ملی
فرانسه بلکه اصول حقوق بشر و صلح جهانی نیز در معرض خطر قرار میگیرد.
قطع ارتباط مکرون با منافع
فرانسه کارل وریکن می گوید تصمیمات سیاست خارجی مکرون، از جمله تعهد او به تشدید جنگ در اوکراین، بیشتر همراستا با اهداف ایالات متحده و بریتانیا به نظر میرسد تا منافع ملی فرانسه. حمایت او از ارسال تسلیحات و حتی اعزام احتمالی سربازان فرانسوی به اوکراین بازتابی از دیدگاه او به تقویت ساختار دفاعی مشترک اروپاست. با این حال، این موضع خطر به دام افتادن
فرانسه در جنگهایی را به همراه دارد که بیشتر به نفع منافع استراتژیک آنگلو-آمریکایی است تا منافع ملی فرانسه.
علاوه بر این، تلاشهای مکرون برای ایجاد تعادل دیپلماتیک در خاورمیانه—از جمله حمایت از ایجاد دولت فلسطین و همکاریهای نزدیکتر با عربستان سعودی—همچنین تناقضاتی را آشکار میکند. در حالی که
فرانسه از راهحل دو کشوری حمایت میکند، در عین حال روابط خود را با عربستان سعودی، کشوری که منافع خود را به
قیمت فلسطینیها پیش میبرد، تقویت میکند. گفتههای مکرون در این زمینه به نظر میرسد که بیشتر به جهتگیریهای سیاسی و تجاری مربوط باشد تا تلاشی صادقانه برای حل بحران فلسطین.
ابعاد
اقتصادی دیپلماسی
فرانسه استاد علوم سیاسی از دانشگاه پاریس معتقد است که مشارکتهای
فرانسه در عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس از جنبههای
اقتصادی قابل توجهی برخوردار است. در جریان سفر رسمی مکرون به ریاض، هدف از تقویت روابط تجاری با عربستان سعودی، به ویژه در زمینههایی مانند انرژی، امنیت و انتقال انرژی، آشکار بود. اما وضعیت
اقتصادی فرانسه برای تصمیمات این چنینی مشکلساز است، چرا که پروژههای
اقتصادی فرانسه در لبنان، مانند حضور بانکهای فرانسوی در بازار بانکی لبنان، به شدت تحت تأثیر بحران
اقتصادی کشور قرار گرفته است.
سیاست خارجی امانوئل مکرون، در حالی که از لحاظ بینالمللی فعال به نظر میرسد، اغلب با منافع ملی
فرانسه تطابق ندارد. همراستایی او با اولویتهای آنگلو-آمریکایی، علیرغم برخی اظهارنظرها و اقدامات ظاهراً مستقل، نشان میدهد که
فرانسه نتواسته است جایگاه خود را به عنوان یک بازیگر مستقل در عرصه جهانی حفظ کند. از سوی دیگر، بحرانهای
اقتصادی داخلی و بیاعتمادی عمومی، مشکلات اساسی دولت مکرون را برجسته میکند. با وجود تحرکات دیپلماتیک در عرصه بینالمللی، او قادر به حل بحرانهای داخلی
فرانسه نبوده است و این بیعملی در نهایت میتواند به تضعیف بیشتر موقعیت
فرانسه در صحنه جهانی منجر شود.