بزرگنمايي:
بازار آریا - دکتر نرگس خانلرزاده / استادیار مهندسی صنایع و سیستمهای دانشگاه صنعتی کرمانشاه اهمیت مواد معدنی در اقتصاد جهانی و نقش باتریهای لیتیوم-یون در دهه اخیر و تحولات در زمینه انرژی از منابع فسیلی به انرژیهای پاک و تجدیدپذیر، بهسرعت در حال افزایش است. باتریهای لیتیوم-یون به عنوان فناوری اصلی برای ذخیره انرژی بهویژه در خودروهای الکتریکی و دستگاههای الکترونیکی قابل حمل در صدر این تحولات قرار دارند. افزایش روزافزون تقاضا برای خودروهای برقی و حرکت جهان به سمت انرژیهای پاک، اهمیت مواد معدنی خاصی مانند لیتیوم، کبالت، نیکل و گرافیت (مواد معدنی موردنیاز برای باتریهای لیتیوم-یون) را در اقتصاد جهانی افزایش داده است. این مواد معدنی به دلیل تمرکز ذخایر محدود در برخی کشورها، نقش استراتژیکی در زنجیره تامین جهانی پیدا کردهاند. بهطوری که این موضوع را برای زنجیره تامین مواد معدنی به یک مساله استراتژیک برای کشورها تبدیل کرده است. از طرفی، تولید و تامین این مواد با چالشهای مختلفی روبهروست.
دکتر نرگس خانلرزاده یکی از چالشها، محدودیت ذخایر معدنی است و تنها تعداد کمی از کشورها ذخایر قابلتوجهی از این مواد دارند. تقاضای رو به رشد این مواد، چالش دیگری است که با توجه به هدفگذاریهای جهانی برای کاهش آلایندهها و حرکت به سوی انرژیهای پاک، تقاضا برای این مواد را به طور قابلتوجهی افزایش داده است. چالش دیگر، ریسکهای ژئوپلیتیک را شامل میشود که همین سبب رقابت بسیاری از کشورها، از جمله
چین و ایالات متحده، برای دسترسی به این مواد و کنترل زنجیره تامین آنها با یکدیگر شده است. 70درصد کبالت جهان از معادن جمهوری دموکراتیک کنگو تامین میشود که تحت کنترل
چین است و حدود 60درصد لیتیوم جهانی از معادن آمریکای جنوبی مانند شیلی و آرژانتین تامین میشود.
براساس گزارش BloombergNEF، تقاضای جهانی برای لیتیوم تا سال 2030 به بیش از 1.5 میلیون تن خواهد رسید که نشاندهنده اهمیت بالای این ماده معدنی در آینده است. اگرچه
ایران در زنجیره تامین جهانی مواد معدنی موردنیاز برای تولید باتریهای خودروهای برقی، نقش مستقیمی در تولید لیتیوم و کبالت ندارد، اما با توجه به منابع معدنی دیگر مثل نیکل و مس و موقعیت ژئوپلیتیک آن، فرصتهای بیشماری برای ایفای نقش کلیدی در این بازی جهانی دارد. موقعیت ژئوپلیتیک
ایران به عنوان پل ارتباطی بین
آسیا و
اروپا باعث میشود که
ایران بتواند به عنوان یک مسیر حملونقل استراتژیک در زنجیره تامین این مواد معدنی عمل کند. استفاده از تئوری بازیها برای تحلیل استراتژیهای
ایران در مواجهه با رقابتها و همکاریهای بینالمللی میتواند به سیاستگذاران و تصمیمگیران کمک کند تا مسیرهای بهینه را شناسایی و از این فرصتها به بهترین شکل ممکن بهرهبرداری کنند.
پرواضح است که زنجیره تامین مواد معدنی حیاتی برای تولید باتریهای لیتیوم-یون تحتتاثیر بازیگران کلیدی جهانی قرار دارد. این بازیگران شامل تولیدکنندگان عمده مواد معدنی، کشورهایی که مصرفکننده اصلی این مواد هستند (از جمله تولیدکنندگان خودروهای برقیمثل تسلا و شرکتهای چینی) و بازیگرانی مانند
ایران است که با ذخایر غنی و موقعیت ژئوپلیتیک خود میتوانند نقش موثری ایفا کنند.
چین بزرگترین تولیدکننده و مصرفکننده مواد معدنی موردنیاز برای باتریهاست و به دلیل تسلط
چین بر بازار جهانی و سرمایهگذاریهای گستردهاش در کشورهای دارای منابع، نقش مهمی در کنترل زنجیره تامین جهانی دارد. این کشور با سرمایهگذاری در معادن لیتیوم و کبالت در کشورهای دیگر مانند جمهوری دموکراتیک کنگو و استرالیا، توانسته است سهم عمدهای از زنجیره تامین جهانی را تحت کنترل خود درآورد. استراتژی
چین مبتنی بر تامین پایدار مواد معدنی از خارج از مرزهای خود و حمایت از صنایع داخلی تولید باتریهای لیتیوم-یون است. به عنوان مثال، شرکتهای چینی مانند Ganfeng Lithium و Tianqi Lithium سرمایهگذاریهای گستردهای در معادن لیتیوم استرالیا انجام دادهاند تا دسترسی بلندمدت به این ماده حیاتی را تضمین کنند. علاوه بر این،
چین در تلاش است تا فناوریهای بازیافت باتریها را توسعه دهد و وابستگی خود را به مواد اولیه کاهش دهد. کشورهای آفریقایی مانند جمهوری دموکراتیک کنگو و کشورهای آمریکای جنوبی مانند شیلی و آرژانتین که دارای ذخایر عظیم مواد معدنی موردنیاز برای باتریهای لیتیوم-یون هستند، نقش اساسی در تامین مواد اولیه جهانی دارند و تلاش میکنند سهم بیشتری از زنجیره ارزش کسب کنند. این کشورها به دلیل کنترل ذخایر عمده، موقعیت چانهزنی بالایی در زنجیره تامین دارند. به عنوان مثال، شیلی و آرژانتین با دارا بودن بزرگترین ذخایر لیتیوم جهان، نقش کلیدی در تامین این ماده حیاتی دارند. از این روست که شرکتهای چینی و اروپایی به دنبال سرمایهگذاری در این کشورها هستند تا دسترسی به منابع لیتیوم را تضمین کنند. ایالات متحده و اتحادیه
اروپا به عنوان مصرفکنندگان بزرگ و رقبای استراتژیک
چین به شدت به دنبال تضمین امنیت تامین مواد معدنی برای خودروهای برقی هستند و در حال ایجاد ائتلافهای جدیدی با کشورهای تولیدکننده هستند، در واقع تلاش این کشورها برای کاهش وابستگی به
چین و توسعه منابع داخلی است. اتحادیه
اروپا برنامهای به نام Battery Alliance راهاندازی کرده است که هدف آن توسعه زنجیره تامین باتری در
اروپا و کاهش وابستگی به واردات از
چین است. در ایالات متحده نیز برنامههایی مانند DPA Title III برای تقویت استخراج و فرآوری مواد معدنی حیاتی مانند لیتیوم و نیکل از منابع داخلی اجرا میشود. و اما ایران، اگرچه
ایران هنوز نقش پررنگی در این بازار ندارد، اما با توجه به منابع معدنی و موقعیت ژئوپلیتیک ، میتواند با ورود به این بازی استراتژیک و همکاری یا رقابت با دیگر بازیگران جهانی، جایگاه خود را تثبیت کند. همکاری با
چین و اتحادیه
اروپا میتواند
ایران را به یک بازیگر مهم در زنجیره تامین جهانی باتریهای لیتیوم-یون تبدیل کند. بر اساس برآوردهای وزارت صمت ایران، ذخایر مس این کشور بالغ بر 22 میلیون تن تخمین زده میشود که میتواند به عنوان یک منبع استراتژیک برای تولید باتریها مورد استفاده قرار گیرد. همچنین،
ایران میتواند از این موقعیت برای جذب سرمایهگذاری خارجی و تقویت
صنعت معدنی خود استفاده کند.
China Molybdenum که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان کبالت است، با استفاده از تکنولوژیهای نوین استخراج، میتواند به کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری خود بپردازد.
کشورهای تولیدکننده مواد معدنی میتوانند از تقاضای بالای جهانی استفاده کنند تا با قیمتهای بالاتر مواد معدنی خود را به کشورهای مصرفکننده بفروشند. به عنوان مثال، شیلی و آرژانتین با دارا بودن منابع عظیم لیتیوم، میتوانند از استراتژی چانهزنی قیمتی (Price Bargaining) استفاده کنند تا سهم بیشتری از زنجیره ارزش به دست آورند.
ایالاتمتحده و کشورهای اروپایی میتوانند با توسعه منابع داخلی و همکاری با کشورهای تولیدکننده مواد معدنی به دنبال کاهش وابستگی به
چین باشند. استراتژی آنها میتواند مبتنی بر همکاری با کشورهایی مانند
ایران باشد تا از منابع این کشورها برای تامین نیازهای خود استفاده کنند. در این راستا، ایالات متحده و اتحادیه
اروپا میتوانند با ایجاد پروژههای مشترک معدنی با ایران، به بهرهبرداری از منابع معدنی غنی این کشور بپردازند. به عنوان مثال،
ایران میتواند با ارائه تسهیلات قانونی و مالی به سرمایهگذاران خارجی، زمینه را برای جذب سرمایهگذاریهای بیشتر فراهم کند. حال سوال اصلی اینجاست که در شرایط کنونی چه باید کرد؟
با استفاده از تئوری بازیها، میتوان سناریوهای مختلفی را برای تعاملات بین بازیگران مختلف در زنجیره تامین مواد معدنی پیشبینی کرد. هر یک از این سناریوها نشاندهنده انتخابهای استراتژیک بازیگران و نتایج ممکن است. اولین سناریویی که میتوان پیشبینی کرد همکاری جهانی (Cooperation Scenario) تحت عنوان «ائتلاف برای تامین پایدار» است. در این سناریو، فرض بر این است که تمامی بازیگران اصلی در بازار جهانی مواد معدنی به این نتیجه میرسند که همکاری و هماهنگی، منافع بیشتری برای همه دارد. به جای رقابتهای شدید، کشورها و شرکتها برای دستیابی به تامین پایدار و بهینهسازی منابع با یکدیگر همکاری میکنند. بیشک این سناریو به کاهش هزینهها، بهبود بهرهوری و توزیع عادلانه منابع منجر میشود.
ایران یکی از تامینکنندگان اصلی مواد معدنی در جهان است که به دنبال استفاده از ذخایر غنی خود برای توسعه
اقتصادی است.
چین بزرگترین مصرفکننده مواد معدنی در جهان که به منابع پایدار نیاز دارد. اتحادیه
اروپا و
آمریکا به دنبال تنوعبخشی به تامین مواد معدنی خود هستند تا وابستگی به یک یا چند کشور خاص را کاهش دهند. سایر کشورهای دارای منابع معدنی نیز بهدنبال توسعه صادرات و همکاریهای بینالمللی در بخش منابع طبیعی هستند.
چین در این سناریو بهدنبال همکاری با
ایران و سایر تامینکنندگان برای تامین مواد معدنی موردنیاز خود است که بهدلیل نیاز فزاینده به مواد معدنی برای تولیدات صنعتی، از این همکاری بهرهمند میشود.
اتحادیه
اروپا و
آمریکا نیز میتوانند با تامینکنندگان متعددی قراردادهای همکاری امضا کنند تا تنوع در منابع تامین مواد معدنی را افزایش دهند و از تامین پایدار اطمینان حاصل کنند.
ایران میتواند با کشورهای مصرفکننده بزرگ مانند
چین و اتحادیه
اروپا قراردادهای بلندمدت منعقد کند تا بهصورت هماهنگ و پایدار مواد معدنی موردنیاز آنها را تامین کند. در این سناریو، همکاری بین کشورهای تولیدکننده و مصرفکننده باعث میشود که
ایران از یک جریان پایدار درآمد بهرهمند شده و در مقابل، مصرفکنندگان نیز از تامین پایدار و ارائه قیمتهای مناسب بهرهمند شوند. سایر کشورهای تولیدکننده نیز در این سناریو نقش بازیگران مهم را ایفا میکنند و بهعنوان صادرکنندگان کلیدی مواد معدنی در بازار جهانی حضور دارند.
در سناریوی همکاری جهانی، اگر
چین و ایالات متحده با یکدیگر همکاری کنند، این میتواند به افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای تولید منجر شود. به عنوان مثال، اگر
چین در فناوری استخراج لیتیوم و ایالات متحده در توسعه زیرساختهای حملونقل، سرمایهگذاری کنند هر دو کشور میتوانند بهطور همزمان از مزایای این همکاری بهرهمند شوند. در این سناریو،
ایران نیز میتواند با ارائه معادن خود به عنوان منابع اصلی و همکاری با
چین و ایالات متحده، بهعنوان یک تامینکننده معتبر در زنجیره تامین جهانی ظاهر شود.
این نوع همکاریها به افزایش درآمدهای ملی و توسعه
اقتصادی ایران کمک خواهد کرد. به عنوان مثال، اگر
ایران بتواند با
چین قراردادهای بلندمدت برای تامین لیتیوم منعقد کند، این امر میتواند به افزایش صادرات و بهبود روابط
اقتصادی ایران با
چین منجر شود. همچنین، همکاری با ایالات متحده در زمینه توسعه فناوریهای نوین میتواند به بهبود کیفیت استخراج و فرآوری مواد معدنی در
ایران کمک کند. کاهش رقابتهای اقتصادی، تامین پایدار و باثبات، کاهش هزینهها، تقویت اقتصاد کشورهایی مانند
ایران از طریق همکاری بینالمللی از مزایای این سناریوست. اما در کنار نیاز به اعتمادسازی بین کشورها برای تحقق این همکاری، پیچیدگیهای مذاکرات چندجانبه و احتمال اختلافات بر سر سهمبندی منابع محتمل خواهد بود.
دومین سناریویی که میتوان درنظر گرفت رقابت شدید (Competitive Scenario) یا «جنگ قیمتی» است.
در این سناریو، فرض بر این است که بازیگران اصلی در زنجیره تامین مواد معدنی بهدلیل منافع
اقتصادی و دسترسی به منابع محدود با یکدیگر رقابت شدید دارند. هر کشوری سعی میکند با کاهش قیمتها، افزایش تولید و انحصار منابع، خود را بهعنوان تامینکننده اصلی معرفی کند. در این شرایط، رقابت شدیدی بین کشورها برای کسب سهم بیشتر از بازار جهانی به وجود میآید.
ایران بهعنوان یکی از کشورهای دارای منابع معدنی فراوان، سعی دارد با افزایش تولید و کاهش قیمتها، سهم بیشتری از بازار جهانی بهدست آورد.
چین بهدنبال تامین مواد معدنی با قیمتهای پایینتر است و سعی دارد با کشورهای مختلف وارد قراردادهای کوتاهمدت شود تا بهترین
قیمت را دریافت کند.
اتحادیه
اروپا و
آمریکا سعی دارند با تامین مواد معدنی از کشورهای متعدد و رقابتی، نیاز خود را با هزینه کمتر برآورده کنند. سایر تولیدکنندگان نیز سعیشان بر این است که با افزایش تولید و صادرات، در بازار جهانی جایگاه خود را تقویت کنند.
در این شرایط
ایران باید تلاش کند تا با افزایش تولید مواد معدنی و کاهش قیمتها، جذابیت خود را برای مصرفکنندگان جهانی افزایش دهد. همچنین ممکن است از مزیتهای ژئوپلیتیک خود استفاده کند تا مشتریان خود را حفظ کند.
چین سعی میکند با قراردادهای کوتاهمدت و تغییر منابع تامین، بهترین قیمتها را از تامینکنندگان مختلف دریافت کند. این امر میتواند به فشار بر کشورهای تولیدکننده مانند
ایران منجر شود.
اتحادیه
اروپا و
آمریکا نیز با بهرهبرداری از رقابتهای موجود، تلاش میکنند مواد معدنی را با هزینههای پایینتر تهیه و از رقابت کشورهای تامینکننده استفاده کنند.
سایر کشورها نیز بهدنبال افزایش تولید و صادرات هستند تا در این بازار رقابتی بتوانند سهم بیشتری از
تجارت جهانی مواد معدنی بهدست آورند. در این سناریو، افزایش رقابت باعث کاهش قیمتها و افزایش بهرهوری میشود. مصرفکنندگان از این رقابت بهرهمند میشوند و به مواد معدنی ارزانتر دسترسی دارند. این درحالی است که فشار زیاد بر تولیدکنندگان مانند ایران، کاهش سودآوری در بلندمدت، نوسانات شدید در قیمتها و تامین منابع را در پی خواهد داشت. در چنین سناریویی، اگر
چین تصمیم بگیرد تولید را بهطور عمدهای افزایش و قیمتها را کاهش دهد، این اقدام میتواند به افزایش تنشها در بازار منجر شود. کشورهای تولیدکننده مانند شیلی و آرژانتین ممکن است به دلیل کاهش قیمتها دچار بحرانهای
اقتصادی شوند.
در این شرایط،
ایران میتواند بهعنوان یک بازیگر کلیدی بهجای تمرکز بر رقابت، به دنبال ایجاد همکاریها با کشورهای تولیدکننده باشد. بهعنوان مثال،
ایران بهعنوان یک مرکز توزیع مواد معدنی در منطقه عمل کند و از این طریق بهدنبال افزایش سهم خود در بازار جهانی باشد. به علاوه،
ایران باید بهدنبال راهکارهایی باشد که به افزایش کیفیت و بهرهوری محصولات معدنی کمک کند. بهعنوان نمونه، سرمایهگذاری در فناوریهای نوین و بهینهسازی فرآیندهای تولید میتوانند به بهبود کیفیت محصولات و کاهش هزینهها کمک کنند.
ایران بهعنوان یک کشور کلیدی در این ائتلافها وارد همکاریهای دو یا چندجانبه میشود.
چین بهدنبال ائتلاف با کشورهایی مانند
ایران است تا دسترسی به منابع حیاتی خود را تضمین کند. اتحادیه
اروپا و
آمریکا سعی دارند با تشکیل ائتلافهای منطقهای یا بینالمللی به تنوع منابع و تامین پایدار دست یابند. سایر کشورهای تولیدکننده نیز وارد ائتلافهای خود میشوند و سعی میکنند منابع معدنی را بهطور استراتژیک مدیریت کنند.
ایران میتواند با تشکیل ائتلافهای استراتژیک با کشورهای مصرفکننده مانند چین، از تحریمها و محدودیتهای بینالمللی عبور کند. این همکاریها میتواند شامل توسعه زیرساختها، مشارکتهای فناورانه و قراردادهای بلندمدت برای تامین مواد معدنی باشد.
چین در این سناریو سعی میکند با کشورهایی که دارای منابع معدنی غنی هستند، قراردادهای بلندمدت و سرمایهگذاریهای مشترک امضا کند تا از دسترسی پایدار به مواد معدنی خود مطمئن شود. اتحادیه
اروپا و
آمریکا نیز بهدنبال تشکیل ائتلافهای منطقهای و بینالمللی هستند تا منابع معدنی خود را از طریق کشورهای متعددی تامین و از ریسکهای موجود در بازار جهانی جلوگیری کنند.
روسیه و سایر کشورها نیز در این سناریو وارد همکاریهای استراتژیک با کشورهای دیگر میشوند و تلاش میکنند بهجای رقابت شدید، از طریق مدیریت منابع و افزایش همکاریهای
اقتصادی از منافع بلندمدت خود محافظت کنند. علاوه بر کاهش ریسکهای تجاری، دسترسی پایدار به منابع و افزایش همکاریهای بینالمللی و بهرهبرداری از مزیتهای ژئوپلیتیک، ایجاد ائتلافهای انحصاری که میتواند به افزایش تنشهای سیاسی منجر شود، پیچیدگی در مذاکرات بینالمللی و نیاز به سرمایهگذاریهای کلان هم بیشک در این سناریو دور از انتظار نخواهد بود.
با توجه به وضعیت کنونی ایران، تحریمها و شرایط بینالمللی، سناریوی سوم، یعنی رقابت استراتژیک و ائتلافها، محتملترین و واقعبینانهترین گزینه برای
ایران به نظر میرسد. در این سناریو،
ایران میتواند با ایجاد ائتلافهای استراتژیک، هم با بازیگران منطقهای و هم بازیگران جهانی، جایگاه خود را تقویت کند و به دور زدن برخی از محدودیتهای تحریمی بپردازد. این سناریو به
ایران اجازه میدهد تا از مزیتهای ژئوپلیتیک و منابع معدنی خود بهرهبرداری کند.
اکنون به پاسخ این سوال میپردازیم که چرا سناریوی رقابت استراتژیک محتملتر است؟ دلایل زیر را میتوان برای این مهم برشمرد.
1. تحریمها و محدودیتهای اقتصادی:
ایران همچنان با تحریمهای شدید
اقتصادی روبهروست که تعامل مستقیم با برخی کشورهای غربی و جذب سرمایهگذاریهای خارجی را دشوار کرده است. در این شرایط، ایجاد ائتلاف با بازیگران غیرغربی (مانند
چین و روسیه) که بهطور سنتی به همکاری با
ایران تمایل نشان دادهاند، رویکردی منطقی به نظر میرسد.
2. تغییرات ژئوپلیتیک: در دنیای امروز، کشورها بهدنبال تنوعبخشی به منابع معدنی خود هستند تا از وابستگی به یک منبع خاص کاسته و ریسکهای تامین را کاهش دهند. این فرصت مناسبی برای
ایران است تا بهعنوان یک تامینکننده کلیدی در زمینههای خاص مانند مس و لیتیوم وارد بازارهای جهانی شود.
3. روابط با
چین و روسیه:
ایران دارای روابط نزدیک با
چین و
روسیه است و این دو کشور از مخالفان اصلی تحریمهای
آمریکا علیه
ایران هستند.
ایران میتواند از این روابط استفاده کرده و در پروژههای مشترک معدنی و صنعتی با این کشورها همکاری کند. چین، بهعنوان بزرگترین مصرفکننده مواد معدنی، تمایل زیادی به تامین منابع جدید دارد و
ایران میتواند از این فرصت بهرهبرداری کند.
4. منابع داخلی غنی:
ایران دارای ذخایر معدنی قابلتوجهی مانند مس، نیکل، لیتیوم و آهن است که در بازار جهانی با تقاضای بالا مواجه هستند. با توسعه و بهرهبرداری از این منابع،
ایران میتواند جایگاه خود را در زنجیره تامین جهانی تقویت کند.
نتیجهگیری
در این میان و با پیش گرفتن این سناریو،
ایران چه استراتژی را باید اتخاذ کند؟ در ادامه به موارد زیر به طور خلاصه میتوان اشاره کرد.
1. تقویت همکاری با
چین و روسیه
ایران باید همکاری استراتژیک خود با
چین و
روسیه را تقویت کند. چین، بهعنوان بزرگترین مصرفکننده مواد معدنی، تمایل زیادی به همکاری با
ایران برای تامین منابع معدنی دارد.
روسیه نیز بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان منابع طبیعی، میتواند شریک استراتژیک
ایران در توسعه زیرساختهای معدنی باشد.
ایران میتواند با
چین قراردادهای بلندمدت برای استخراج و صادرات مواد معدنی امضا کند. این همکاری میتواند شامل پروژههای زیرساختی مشترک، تامین تجهیزات معدنی و بهرهبرداری از فناوریهای جدید استخراج باشد.
چین نیز میتواند به
ایران کمک کند تا از زیرساختهای خود برای تولید و صادرات بهرهبرداری کند. همکاری با
روسیه در توسعه زیرساختهای معدنی و انتقال فناوریهای استخراج میتواند به
ایران کمک کند تا به یکی از بازیگران اصلی بازار جهانی مواد معدنی تبدیل شود.
2. توسعه زیرساختهای داخلی
ایران باید بر روی توسعه زیرساختهای معدنی داخلی تمرکز کند تا بتواند با قدرت بیشتری وارد رقابت جهانی شود. این شامل سرمایهگذاری در فناوریهای استخراج مدرن و بهینهسازی فرآیندهای تولید است. یکی از چالشهای اصلی در این زمینه، کمبود سرمایهگذاری خارجی است، اما
ایران میتواند با استفاده از منابع داخلی و همکاری با
چین و
روسیه به بهبود زیرساختهای خود بپردازد.
3. استفاده از دیپلماسی
اقتصادی فعال
ایران باید دیپلماسی
اقتصادی فعالی را در پیش بگیرد و بهدنبال مشارکتهای استراتژیک با کشورهای منطقهای و فرامنطقهای باشد. علاوه بر
چین و روسیه،
ایران میتواند با کشورهای خاورمیانه و آسیای مرکزی که دارای ذخایر معدنی هستند، همکاری کند تا بتواند از مزیتهای ژئوپلیتیک خود بهرهبرداری کند.
4. متنوعسازی بازارهای صادراتی
ایران باید بازارهای صادراتی خود را متنوع کند و بهدنبال مشتریان جدیدی در آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی باشد. این کشورها بهدنبال تامین مواد معدنی ارزانتر و باکیفیت هستند و
ایران میتواند با ارائه مواد معدنی خود در این بازارها، موقعیت خود را تقویت کند.
5.توسعه فناوریهای بومی استخراج و بهرهبرداری
در شرایط تحریم،
ایران باید به توسعه فناوریهای بومی در زمینه استخراج و بهرهبرداری از معادن خود بپردازد. این کار میتواند به کاهش وابستگی به فناوریهای خارجی کمک کند و بهرهوری استخراج منابع معدنی را افزایش دهد.
برای درک بیشتر موضوع، فرض کنید
ایران و
چین در زمینه استخراج و صادرات مس وارد همکاری میشوند.
چین بهدنبال تامین پایدار مس برای صنایع الکترونیکی خود است و
ایران نیز دارای ذخایر غنی مس است. با امضای یک قرارداد استراتژیک،
ایران تجهیزات مدرن استخراج را از
چین دریافت میکند و در عوض بهصورت بلندمدت مس استخراجشده را به
چین صادر میکند. این قرارداد باعث میشود که
ایران از یک منبع درآمد پایدار بهرهمند شود و
چین نیز از کاهش ریسک تامین مس اطمینان حاصل کند.
از سوی دیگر، اگر ایالات متحده و اتحادیه
اروپا در تلاش برای کاهش وابستگی به
چین و تامین منابع معدنی خود از دیگر کشورها باشند،
ایران میتواند بهعنوان یک بازیگر مستقل وارد بازارهای اروپایی و آمریکایی شود و در شرایط تحریمی به بازارهای جایگزین مانند کشورهای آفریقایی و آسیایی وارد شود. از این رو، در شرایط فعلی، با توجه به تحریمهای
اقتصادی و محدودیتهای موجود، بهترین استراتژی برای
ایران مشارکت در ائتلافهای استراتژیک با کشورهایی مانند
چین و
روسیه است. همچنین، توسعه زیرساختهای داخلی و دیپلماسی
اقتصادی فعال میتواند به
ایران کمک کند تا از پتانسیلهای خود در زنجیره تامین جهانی مواد معدنی به بهترین شکل استفاده کند.