بزرگنمايي:
بازار آریا - عابد اکبری/ کارشناس مسائل اروپا
چرا مذاکره میکنیم؟
هرچند ازسرگیری مذاکرات هیات نمایندگی ایران و اتحادیه اروپا تنها چند روز بعد از قطعنامه سیاسی شورای حکام و پس از وقفهای دوساله در فضایی آکنده از بیاعتمادی آغاز شد، اما این آغاز دوباره نشانهای از درک ضرورت بازگشت به میز مذاکره برای طرفین است؛ ضرورتی که نشانگر درک تغییر در محیط امنیتی که در آن به سر میبریم نیز تفسیر میشود.
تروئیکای اروپایی با درک این موضوع، همزمان با حرکت زیرلایهها برای تشکیل بلوکهای قدرت در دوره گذار نظم بینالملل تمامی کشورها درصدد افزایش استقلال ملی خود برای بازتعریف منافع در بافتار بینالمللی جدید هستند و با درک نسبی از این موضوع که جمهوری اسلامی ایران نیز مانند اروپا از این مساله مستثنی نیست پای در مسیر مذاکره گذاشتهاند.
در فضای بازگشت مجدد ترامپ به قدرت، آمریکا در رقابت با قدرتهای دیگر، برای حفظ جایگاه هژمونیک خود حاضر است هزینه کند، حتی اگر این هزینه به بهای از دست رفتن بخشی از همپیمانهایش باشد. بنابراین، پرواضح است که اروپا باید احتمال دهد بهعنوان بخشی از نظام لیبرال، آمریکا آن را متعلق به خود بداند و هر زمان که مایل باشد این بخش، یعنی اروپا را قربانی موازنهسازی با چین یا روسیه کند. کمااینکه تاکنون نیز اروپا خود این رویکرد واشنگتن را در جنگ تجاری آمریکا با چین و مباحث طرحشده پیرامون آینده اوکراین دیده است.
آیا مذاکره بدون حضور آمریکا فایده هم خواهد داشت؟
پس از فروپاشی نظام برجامی با خروج دونالد ترامپ، مذاکرات به شکل جدید آن یعنی مذاکرات ایران و طرفهای اروپایی برجام آغاز شد؛ مذاکراتی که هرچند در ابتدای طرح موضوع هستهای ایران با مذاکرات سعدآباد آغاز شده بود و مسبوق به سابقه بود، اما در این دوره دوطرف تلاش داشتند با تنفس مصنوعی، توافق صورتگرفته با حضور ایالاتمتحده را پس از خروج یکطرفه آمریکا مجددا احیا کنند. در این دور از مذاکرات، اروپاییها به نوعی با واسطه از جانب کاخسفید مذاکرات را دنبال میکردند و موضوعات مورد بحث بین دوطرف عمدتا مسائلی بود که باید با دخالت و اعمال نظر مستقیم طرف آمریکایی حل و فصل میشد. چالشهای پیرامون انتقال پول به کشور از اصلیترین موضوعات مورد بحث بین دوطرف بود که به دلیل بازی یکبام و دو هوای آمریکاییها، مذاکرات به شکل کماثری دنبال شد و دستاورد قابل لمسی به همراه نداشت. اما طی دوسال گذشته، تحولات منطقهای و بینالمللی به نحوی پیش رفت که امروز علاوه بر موضوع هستهای به عنوان یک پرونده پیچیده و اختلافی، مساله جنگ اوکراین، تحولات فلسطین، لبنان و سوریه و برخی از موارد تنشزای دوجانبه بین ایران و کشورهای اروپایی مانند پرونده جمشید شارمهد و مسائل پیرامون این پرونده همچون تعطیلی کنسولگریهای جمهوری اسلامی ایران و پیش از آن تعطیلی مسجد هامبورگ بهعنوان یک پایگاه فرهنگی ایران در اروپا و تحریمهای هوایی و دریایی ایران از جانب اروپا و بسیاری از موارد خرد و کلان دیگر، فضای بین ایران و اروپا را به سمتی برده است که حل و فصل این موضوعات خود میتواند سرفصل جدیدی برای مذاکرات ایران و تروئیکا به شمار رود. هرچند امید چندانی به حل و فصل پرونده هستهای بین دو طرف و بدون حضور بازیگر مخل توافق، آمریکا، وجود ندارد، اما به نظر میرسد با توجه به جایگاه اروپا در تحولات آینده منطقه و نظام بینالملل، پیشبرد مذاکرات به دور از فضای هیجانی و احساسی ضروری است و نمیتوان با تخفیف دادن نقش اروپا در دوره گذار نظم بینالملل از اهمیت این مذاکرات کاست.
چشمانداز مذاکرات
نگاه حرفهای و غیرسیاستزده به مذاکرات با ایران در خصوص پرونده هستهای یا سایر مسائل منطقهای و فیمابین، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است.
تحقق این امر، هم موجب جلب همکاریهای بیشتر تهران خواهد شد و هم تلاش در جهت استقلال راهبردی اروپا را نشان خواهد داد. ضرورت این رویکرد در زمان فعلی که ایران در پاسخ به عدمپایبندی ایالاتمتحده و عدمحمایت اروپا از توافق برجام، تعهدات برجامی خود را کاهش داده (هرچند بهرغم عدماجرای پروتکل الحاقی، به الزامات کلی آژانس پایبند بوده است) و نگرانیهایی در زمینه استفاده ابزاری مجدد از پرونده هستهای برای بحرانسازی وجود دارد، دوچندان است؛ آن هم در شرایطی که طرف اروپایی زمزمههایی مبنی بر استفاده از اسنپبک بهعنوان اهرم فشار بر جمهوری اسلامی ایران را مطرح میکند. هرچند به نظر میرسد چارچوب افزایش فشار برای بازگرداندن ایران به مذاکره نمیتواند راهبرد نتیجهبخشی باشد.
در چنین فضایی نشست نخست ژنو در شرایطی برگزار شد که طبق پیشبینیها تنشها میان ایران و اروپا بهواسطه طرح موضوعات مختلف بسیار زیاد بود و بهرغم اینکه نماینده جمهوری اسلامی ایران و طرف اروپایی بر ادامه روند مذاکرات تاکید داشتند، اما تحلیل درباره نتایج رایزنیها را در ادامه بسیار دشوار نشان میدهد.
به نظر میرسد با تنگناهای به وجود آمده برای جمهوری اسلامی ایران بهواسطه فشارهای تحریمی و محدودیتهای ایجادشده، در صورتی که مذاکرات نتایج ملموس کوتاهمدتی به همراه نداشته باشد، ادامه روند مذاکرات مطلوبیت چندانی نداشته و صرفا خرید زمان از جانب طرف اروپایی برای اتمام فرصت 10ماهه پیشرو تا پایان دوره 10ساله توافق برجام در ابتدای پاییز سال آینده یعنی 18 اکتبر 2025 خواهد بود.
-
شنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰:۲۱
-
۱۰ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1223504/